جی .کی. رولینگ چگونه از زنی فقیر به پیروز ترین نویسنده دنیا تبدیل شد؟ - وبلاگ تاج

به گزارش وبلاگ تاج، داستان زندگی جی کی رولینگ، نمونه شاخص الگوی داستانی از فرش به عرش رسیدن است. والدین او هیچ گاه در دانشگاه درس نخواندند، او سال ها به عنوان مادر تک سرپرست با یاری هزینه دولتی چرخ زندگی اش را می چرخاند و بیش از ده ناشر دست رد به سینه او زدند تا این که ناگهان، تقریباً در عرض یک شبانه روز، به یکی از پیروز ترین و خوانده شده ترین نویسنده های تاریخ دنیا تبدیل شد.

پس از گذر چند دهه از خلق هری پاتر، رولینگ داستان این پسربچه جادوگر را به یک مجموعه تفریح بسیار بزرگ تبدیل نموده که شامل کتاب ها، فیلم ها، یک نمایشنامه، یک پارک تفریحی، بازی های ویدیویی و… می گردد. در ادامه مسیری که رولینگ برای رسیدن به این پیروزیت چشمگیر طی کرد توضیح داده شده است.

جی.کی. رولینگ، که با نام جوان (Joanne) رولینگ متولد شد - در گلاسترشر، انگلستان متولد شد و همواره می دانست که می خواهد نویسنده گردد.

جی کی رولینگ همواره در حال نوشتن و داستان تعریف کردن برای دایان، خواهر کوچک ترش بود.

رولینگ در مصاحبه ای در سال 1998 گفت: بدون شک اولین داستانی که نوشتم (و آن موقع پنج یا شش سالم بود)، درباره خرگوشی به نام خرگوش بود. او سرخک گرفته بود و دوستانش، که یک زنبور غول پیکر به نام خانم زنبور هم جزوشان بود، از او ملاقات کردند. از همان موقع که درباره خرگوش و خانم زنبور نوشتم، می دانستم که می خواهم نویسنده شوم، ولی این موضوع را به کمتر کسی می گفتم.

وقتی رولینگ 9 ساله شد، خانواده اش به جایی در نزدیکی جنگل دین (Forest of Dean) نقل مکان کردند که نقشی پررنگ در هری پاتر و یادگاران مرگ، هفتمین جلد مجموعه دارد. او بقیه دوران کودکی خود را در آنجا سپری کرد.

پدر و مادر او وقتی 18 ساله بودند ازدواج کردند و هیچ کدام دانشگاه نرفتند. پدر او مهندس هواپیما در شرکت رولز رویس بود و مادرش تکنسین علمی در دبیرستان.

رولینگ در سخنرانی جشن فارغ التحصیلی هاروارد در سال 2008 گفت: می دانستم تنها کاری که دلم می خواهد انجام دهم رمان نوشتن است. منتها پدر و مادرم، که هردو در خانواده ای فقیر متولد شده بودند و هیچ کدام در دانشگاه درس نخوانده بودند، نظرشان این بود که تخیل بیش ازحد فعالم صرفاً یک ویژگی فردی عجیب و بامزه است که هیچ گاه نخواهم توانست با آن اجاره خانه پرداخت کنم یا حقوق بازنشستگی به دست بیاورم.

دوران نوجوانی رولینگ سخت بود.

البته شرایط زندگی او هیچ گاه به میزان شرایط زندگی هری در خانه خانواده دورسلی بد نشد، ولی او دوران نوجوانی خود را دورانی سخت توصیف کرد.

او در مصاحبه ای به نیویورکر گفت: خیلی خشنود نبودم. فکر می کنم آن موقع زندگی ام واقعاً ناخوشایند بود.

وقتی رولینگ 15 ساله بود، در مادرش بیماری ام اس تشخیص داده شد. او یک دهه بعد، پیش از این که رولینگ پیروز به چاپ اولین کتابش گردد، درگذشت. بعداً یکی از پروژه های خیرخواهانه او، یاری مالی 16 میلیون دلاری به کلینیک عصب شناسی احیانماینده ان رولینگ (Anne Rowling Regenerative Neurology Clinic) در دانشگاه ادینبورگ بود.

پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، او برای مدتی در سازمان عفو بین الملل کار کرد.

جی کی رولینگ در دانشگاه اِگزِتِر (Exeter) در رشته ادبیات فرانسوی تحصیل کرد و در سال 1986 فارغ التحصیل شد. طبق بیوگرافی رسمی اش: مطالعات او خارج از کتاب های فرانسوی و کلاسیکی که باید برای دانشگاه می خواند، آنقدر زیاد و گسترده بود که 50 پوند به خاطر تاخیر در تحویل دادن کتاب ها به کتابخانه دانشگاه جریمه شد. دانش او در حوزه ادبیات کلاسیک (یونان و روم) بعداً در خلق نام لاتین طلسم ها در هری پاتر به دردش خورد.

پس از فارغ التحصیل شدن، رولینگ در بخش پژوهشی سازمان عفو بین الملل مشغول به کار شد و کارهای ترجمه انجام داد. او این کار را مهم توصیف کرد. او گفت: کار من خواندن نامه هایی بود که مردان و زنانی که در کشورهای دیکتاتوری زندگی می کردند، با عجله نوشته بودند تا به اطلاع دنیای بیرون برسانند که در کشورشان چه خبر است. ولی در یکی از مصاحبه های آینده، او گفت که این کار برای روحیه اش مناسب نبود.

او گفت: من یکی از بی نظم ترین آدم های دنیا هستم. بعداً ثابت شد که بدترین منشی دنیا هم هستم. تنها چیزی که درباره کار در دفتر دوست داشتم این بود که وقتی کسی حواسش به من نبود، می توانستم در کامپیوتر داستان بنویسم. در جلسه ها هیچ گاه حونام به حرف هایی که زده می شد نبود، چون داشتم در گوشه دفترچه یادداشتم بخش هایی از داستان های آینده ام را می نوشتم یا نام هایی مجذوب نماینده برای شخصیت هایم ابداع می کردم.

در دهه 90، او مشغول طرح ریزی داستان هری پاتر شد.

در قطاری تاخیرنموده از مبدا منچستر به مقصد ایستگاه کینگز کراس در لندن، ایده هری پاتر به فکر رولینگ خطور کرد. طی پنج سال آینده، او پیرنگ پنج کتاب نخست مجموعه را طرح ریزی کرد. او داستان را با دست خط معمولی نوشت و یادداشت های شلخته اش روی کاغذهای مختلف تلمبار شده بودند. در کنار هری پاتر، او کار نوشتن روی رمانی مخصوص بزرگسالان را شروع کرد که هیچ گاه آن را به سرانجام نرساند.

طبق گفته رولینگ، بدترین روز زندگی اش، سال نوی 1991 بود که در آن مادرش درگذشت. در آن روز رولینگ 25 ساله بود.

رولینگ در مصاحبه ای با تلگراف در سال 2006 گفت: بابا صبح روز بعد ساعت 7 به من زنگ زد و پیش از این که چیزی بگوید، می دانستم چه اتفاقی افتاده است. وقتی دوان دوان از پله ها پایین رفتم، صدایی زنگی هولناک در سرم می پیچید، ولی نمی توانستم اوج فاجعه بار بودن مرگ مادرم را درک کنم… هیچ روزی نیست که به او فکر نکنم. چیزهای خیلی زیادی برای گفتن به او دارم. خیلی زیاد.

در سن 26 سالگی، رولینگ به پرتغال مهاجرت کرد تا زبان انگلیسی تدریس کند. در آنجا او ازدواج کرد و یک دختر به دنیا آورد.

خسته از کار منشی گری، رولینگ به پورتو، پرتغال مهاجرت کرد و در آنجا به دانش آموزان انگلیسی درس داد. در آنجا با یک خبرنگار تلویزیونی پرتغالی به نام خورخه آرانتس (Jorge Arantes) آشنا شد، با او ازدواج کرد و در جولای 1993 از او یک دختر به نام جسیکا به دنیا آورد. نام دخترش برگرفته از جسیکا میتفورد، یکی از نویسنده های موردعلاقه رولینگ بود (طبق گزارش روزنامه اسکاتسمَن در سال 1992 رولینگ باز هم باردار شده بود، ولی جنینش ناخواسته سقط شد). در نوامبر 1993، این زوج از هم جدا شدند.

در پورتو، رولینگ نوشتن کتابی را شروع [کرد] که درباره پسری بود که پی می برد جادوگر است و به مدرسه مخصوص جادوگران فرستاده می گردد. وقتی در اواخر 1993 به بریتانیا برگشت، نیمی از چمدانش پر از کاغذهایی بود که در آن ها داستان هایی درباره هری پاتر نوشته بود.

او در آپارتمانی کوچک زندگی می کرد و به کافه ها می رفت تا هری پاتر و سنگ جادو را بنویسد.

رولینگ که دیگر شغلی نداشت، به کافه های مختلف ادینبورگ می رفت و روی ماشین تایپش خم می شد تا نخستین رمانش را بنوسید. او اغلب جسیکا را همراه با خود می آورد که روی یک کالکسه کنار او می خوابید.

در آن دوره، رولینگ با یاری هزینه های دولتی زندگی می کرد.

رولینگ در مصاحبه ای در سال 2012 گفت: در آن چند سالی که مشغول نوشتن این کتاب بودم، در فقیرترین حالتی بودم که یک زن، بدون بی خانمان بودن، می توانست در بریتانیا تجربه کند. ما چند سال با یاری هزینه های دولتی زندگی می کردیم.

این تجربه روی دیدگاه ها و فعالیت های سیاسی او در آینده تاثیر گذاشت. او اغلب از سیاست مدارانی که سعی دارند بودجه برنامه های یاری هزینه دادن به مردم را کاهش دهند انتقاد می نماید. بعلاوه او درباره این که سایه لقب مادر تک سرپرست کل عمرش بالای سر او بود، صحبت نموده و به خاطر همین، ریاست جینجربرد (Gingerbread) را بر عهده گرفت که تشکیلاتی با قدمت 100 سال است که که از مادران تک سرپرست و بچه ها شان پشتیبانی می نماید.

رولینگ در انشایی نوشت: من مادری تک سرپرست بودم، تازه آن هم مادری تک سرپرست که با یاری هزینه های دولتی زندگی می کرد. زندگی کردن با یاری هزینه های دولتی به میزان نگاه ها و پیش داوری های منفی که درباره مادران تک سرپرست وجود داشت سخت بود. حرف من به تمام والدهای تک سرپرستی که اکنون زیر بار سنگین این قضاوت ها و پیش داوری های منفی زندگی می نمایند این است: سال هایی که من به عنوان یک مادر تک سرپرست زندگی کردم، بیشتر از هر دوران دیگری از زندگی ام هویت من را شکل دادند.

دوره زندگی به عنوان یک مادر تک سرپرست اصلاً برای او راحت نبود. درر مصاحبه ای با ساندی تایمز در سال 2008، رولینگ گفت که در این دوره او به شدت افسرده بود و به روان شناس مراجعه کرد.

رولینگ گفت: شرایط زندگی در 20 و چند سالگی بسیار بد بود و من به قعر سقوط کردم.

در جایی دیگر، رولینگ گفت که از تجربه افسردگی برای توصیف دیوانه سازها در کتاب های هری پاتر استفاده کرد.

رولینگ به تایمز گفت: این تصمیم کاملاً آگاهانه بود و کاملاً ریشه در تجربه های خودم داشت. افسردگی ناخوشایندترین حسی است که تا به امروز تجربه نموده ام.

در مصاحبه ای با گاردین، رولینگ بیان کرد که برای درمان افسردگی اش در مقطع های دیگری از زندگی اش هم به مشاور مراجعه کرد، مثل دوره ای که خیلی سریع، خیلی معروف شد.

او گفت: به مدت چند سال، حس می کردم روی یک تردمیل فکری در حال دویدن هستم و سعی دارم از لحاظ فکری به جایی برسم که در دنیای بیرون در آن قرار داشتم. وقتی زندگی ام خیلی سریع شروع به تغییر کرد، مجبور شدم دوباره این کار را انجام دهم و خیلی بهم یاری کرد. من واقعاً طرفدار این راه چاره هستم.

در سال 1995، رولینگ نوشتن اولین کتاب هری پاتر را به سرانجام رساند و آن را برای ناشران فرستاد. ناشران با قاطعیت دست رد به سینه او زدند.

رولینگ هم مثل بسیاری از نویسندگان دیگر، نامه های زیادی پیرامون رد شدن درخواست چاپ کتابش دریافت کرد. طبق گزارش نیویورکر، در نهایت، کریستوفر لیتل، یک نماینده ادبی (Literary Agent) گمنام در لندن، پذیرفت تا برای کتاب ناشر پیدا کند. دوازده ناشر دست رد به سینه هری پاتر زدند.

رولینگ بالاخره با یک ناشر کوچک به توافق رسید و ناشر مجبورش کرد نام مستعار انتخاب کند.

پس از یک سال، کریستوفر لیتل با انتشارات بلومزبری (Bloomsbury) به توافق رسید تا 500 نسخه از هری پاتر و سنگ جادو را منتشر کند. بلومزبری انتشارات نسبتاً نوپایی بود و برای جی.کی. رولینگ پیش پرداختی 2500 پوندی در نظر گرفت.

ناشر پیش بینی کرد که شاید پسربچه ها دلشان نخواهد کتابی را که یک زن نوشته بخوانند، برای همین پیشنهاد داد که رولینگ یک نام مستعار برای خود انتخاب کند که دو حرف اختصاری در ابتدایش داشته باشد. در جی.کی. رولینگ، حرف J نماینده جوان، نام واقعی رولینگ است. او نام میانی نداشت، برای همین حرف K را انتخاب کرد که نماینده کتلین، نام مادربزرگ پدری اش بود.

سنگ جادو در 26 ژوئن 1997 منتشر شد.

کتاب به پیروزیتی چشمگیر دست پیدا کرد.

تا مارس 1999، سیصد هزار نسخه از کتاب در بریتانیا فروش رفتند. هری پاتر و سنگ جادو جوایز زیادی برنده شد که جایزه کتاب نامارتیز نستله (Nestlé Smarties) هم جزوشان بود، جایزه ای که هم بچه ها و هم بزرگسالان در انتخاب آن نقش داشتند. در ایالات متحده، رولینگ کتاب را به انتشارات اسکولاستیک (Scholastic) فروخت که عنوان Philosophers Stone را به Sorcerers Stone تغییر داد. مبلغی که برای خریدن در نظر گرفته شده بود، 100 هزار پوند بود که در آن موقع بی سابقه بود. پس از آن، او برای خودش یک آپارتمان خرید.

در سال 1998، شرکت برادران وارنر حقوق ساخت فیلم بر اساس دو کتاب اول هری پاتر را خریداری کرد.

هری پاتر و تالار اسرار، دومین کتاب مجموعه، در جولای 1998 در بریتانیا به فروش گذاشته شد. از این کتاب هم استقبال گرمی شد و به فروشی فوق العاده دست پیدا کرد (یک سال طول کشید تا اسکولاستیک آن را در ایالات متحده منتشر کند). در ماه اکتبر، رولینگ بیان کرد که سر مبلغی هفت رقمی، با شرکت برادران وارنر به توافق رسیده تا کتاب ها را به فیلم تبدیل نمایند.

وقتی آخرین فیلم مجموعه با عنوان هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت دوم در سال 2011 منتشر شد، هری پاتر به پرفروش ترین مجموعه سینمایی تاریخ تبدیل شده بود. ولی این فیلم همچنان برای استودیو ریسک به همراه داشت: هیچ کس نمی دانست مجموعه کی و چطور قرار است تمام گردد و رولینگ هم فرمایش های بزرگی درباره موارد جزیی مطرح نموده بود که یک نمونه اش جزییات فروختن لیسانس اسباب بازی های هری پاتر به شرکت های فست فود بود.

با انتشار جام آتش در سال 2000، محبوبیت هری پاتر به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرد.

سه کتاب نخست هری پاتر، یعنی سنگ جادو، محفل اسرار آزکابان همه به محبوب تر شدن جی کی رولینگ یاری کردند.

نوشتن کتاب بعدی مجموعه، یعنی جام آتش برای رولینگ تجربه ای بسیار سنگین بود. این کتاب 636 صفحه ای دو برابر از آزکابان طولانی تر بود، ولی مثل آن کتاب در بازه زمانی یک ساله نوشته شد. ناشران رولینگ با هم هماهنگ کردند تا برای اولین بار، کتاب را در تمام نقاط دنیا به طور همزمان منتشر نمایند، برای همین فشار زیادی روی او بود تا آن را تا ضرب الاجل معین شده تمام کند. در این دوره زمانی، رولینگ درگیر اقتباس سینمایی نخستین کتاب هری پاتر نیز بود.

پس از انتشار کتاب، رولینگ سرعت نوشتن را پایین آورد. او به بلومزبری گفت که نمی تواند کتاب بعدی را در عرض یک سال بنویسد.

او در مصاحبه با نیویورکر گفت: فشاری که رویم بود غیرقابل تحمل شده بود. نوشتن برایم سخت شده بود، اتفاقی که تا آن لحظه در زندگی ام نیفتاده بود. احساس می کردم تمام کارهایم زیر ذره بین هستند و فشار این مسئله هم غیرقابل تحمل بود. اصلاً برای این اتفاق آماده نبودم. لازم بود که کمی به خودم تنفس بدهم. بدجوری احتیاج بود که به خودم تنفس بدهم.

بعداً رولینگ درباره این هم صحبت کرد که اصلاً زمان کافی برای هضم کردن آن سطح از معروفیت را نداشت. او [هنوز] یک عمارت بزرگ یا قایق تفریحی نخریده بود. تمرکز او روی تمام کردن کتاب ها و رسیدگی به روابط شخصی اش بود. تنفس دادن به خودش برای سلامت روانی اش ضروری بود.

رولینگ در سال 2003 به تایمز لندن گفت: لازم بود که توقف کنم و اتفاقی را که برایم افتاده بود، در فکرم پردازش کنم. اصلاً نمی توانستم اتفاقی را که افتاده بود درک کنم. فکر نمی کنم افراد زیادی توانایی هضم آن را داشته باشند. این پدیده زیادی بزرگ شده بود.

البته پس از جام آتش، رولینگ به نوشتن ادامه داد. او در سال 2001 دو کتاب کوتاه مکمل منتشر کرد: جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آن ها و کوییدیچ در گذر زمان. سود حاصل از فروخته شدن کتاب ها به بنگاه های خیریه تعلق گرفت. هری پاتر و محفل ققنوس، طولانی ترین کتاب او، در سال 2003 منتشر شد.

نخستین فیلم هری پاتر حدود 1 میلیارد دلار سود به ارمغان آورد.

اقتباس سینمایی هری پاتر و سنگ جادو در سال 2001 یکی از غول های گیشه بود. این فیلم، با بازی دنیل ردکلیف در نقش هری پاتر، اما واتسون در نقش هرماینی گرنجر و روپرت گرینت در نقش ران ویزلی، و بعلاوه تعدادی از بازیگران تحسین شده و تئاتری بریتانیا در نقش شخصیت های مختلف، پروژه ای بسیار سخت بود. این فیلم، به کارگردانی کریستوفر کلومبوس، پیروز شد 974.8 میلیون دلار در گیشه فروش برود و راه را برای ساخته شدن پیروز ترین مجموعه سینمایی در تاریخ هموار کرد.

یک ماه پس از انتشار فیلم، رولینگ دوباره ازدواج کرد.

رولینگ در مرنامی خصوصی با نیل موری، دکتری اسکاتلندی، ازدواج کرد (از آن ها پسری به نام دیوید گوردون رولینگ موری در سال 2003 متولد شد).

در این مقطع او آنقدر معروف شده بود که برای خریدن لباس عروسی اش ظاهرش را تغییر داده بود.

او به گاردین گفت: فقط می خواستم بدون جنجال خاصی با نیل ازدواج کنم.

رولینگ اطمینان حاصل می نماید که میلیاردر نباشد.

در سال 2004، طبق گزارش فوربس، جی.کی. رولینگ به نخستین شخصی تبدیل شد که با نوشتن کتاب میلیاردر (با معیار دلار آمریکا) شده بود. بعداً او آنقدر پول به خیریه های مختلف اهدا کرد که از لیست میلیاردرها بیرون آمد.

رولینگ در کنار کارهای خلاقانه، شخصی بسیار نیکوکار است.

رولینگ با ثروت هنگفتی که به دست آورده، بنگاه های خیریه بسیاری را تاسیس و پشتیبانی نموده است. در سال 2003، او گفت که یک روز از هفته اش را به انجام کارهای خیریه اختصاص می دهد.

یکی از این خیریه ها کامیک ریلیف (Comic Relief) است، خیریه ای که هدفش مبارزه با فقر است و بودجه اش از فروش کوییدیچ در گذر زمان و جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آن ها تامین می گردد. بعلاوه او رییس جینجربرد (Gingerbread) است، سازمانی که هدفش پشتیبانی از والدین تک سرپرست است. او میلیون ها دلار از ثروتش را به مطالعه ام اس - همان بیماری که مادرش پیش از مرگ از آن رنج می برد - اختصاص داده است.

شاید بزرگ ترین کوشش او در این زمینه سازمان لوموس باشد، سازمانی که نامش از طلسم لوموس (Lumos) در کتاب های هری پاتر برگرفته شده که کارش ایجاد نور است. هدف این سازمان مبارزه با شستشوی مغزی بچه ها است. تمام پولی که از فروش حکایت های بیدل نقال به دست می آید، به این سازمان اختصاص داده می گردد.

جی کی رولینگ بعلاوه یک داستان کوتاه پیش عایدی در دنیای هری پاتر نوشت. این داستان درباره کوشش جیمز پاتر و سیریوس بلک برای فرار از دست چندتا پلیس ماگل بود. کپی این داستان بعداً دزدیده شد.

او نوشتن هری پاتر را در سال 2007 تمام کرد.

در سال 2007، جی کی رولینگ با انتشار هری پاتر و یادگاران مرگ این مجموعه را به سرانجام رساند. این کتاب، بین کتاب های تاریخ سریع ترین فروش را داشت. این سه کتاب جمعاً بیش از 450 میلیون نسخه فروخته اند و به بیش از 67 زبان ترجمه شده اند.

در آن سال، اقتباس سینمایی هری پاتر و محفل ققنوس هم روی پرده رفت. در دسامبر همان سال حکایت های بیدل نقال، یکی از کتاب های مکمل دنیای هری پاتر نیز منتشر شد.

جی کی رولینگ عمیقاً در فرایند ساخت دنیای جادوگری هری پاتر در استودیوی یونیورسال، اورلاندو، درگیر بود.

در سال 2010، استودیوی یونیورسال پارک تفریحی دنیای جادوگری هری پاتر (The Wizarding World of Harry Potter) را افتتاح کرد که در آن هاگزمید بازسازی شده بود، بازدیدنمایندگان می توانستند یک چوب دستی جادویی برای خودشان انتخاب نمایند و سوار بر یک ترن هوایی یا یک هیپوگریف در هاگوارتز گشت وگذار نمایند. این پارک تفریحی آنقدر پرطرفدار بود که تعداد شرکت نمایندگان استودیوی یونیورسال در سال اول تاسیس اش 66 درصد افزایش پیدا کرد و اکنون به رقابت با دیزنی نزدیک شده است، شرکتی که به مدت چند دهه یکه تاز صنعت پارک های تفریحی بود.

طبق گزارش بلومبرگ، رولینگ بنا بر تصمیم خودش در تمام جزییات پروژه دخیل بود و سرو کردن همبرگر، پیتزا و کوکا کولا را در پارک تفریحی ممنوع و اطمینان حاصل کرد که فقط غذاهای بریتانیایی در آن سرو می شوند. مهندس های پروژه گفتند که پیاده سازی طرح های اولیه ای که رولینگ از ساختمان های کج و معوج و سورئال هاگزمید کشیده بود، از لحاظ معماری غیرممکن بود، ولی در نهایت آن ها راهی پیدا کردند.

2011 سال مهم دیگری برای هری پاتر بود، چون آخرین فیلم مجموعه در آن سال منتشر شد.

هشتمین و آخرین فیلم هری پاتر (آخرین کتاب به دو قسمت تقسیم شد) در سال 2011 روی پرده رفت و رکورد بزرگ ترین افتتاحیه آخر هفته در کل تاریخ سینما را شکست. ردکلیف، واتسون و گرینت با نقش هایی که کارنامه بازیگری شان را برای همواره تغییر دادند، خداحافظی کردند. انتشار فیلم آخر، سرانجام دورانی مهم برای هری پاتر و میلیون ها طرفدار بود.

پس از سرانجام فیلم ها، رولینگ یک عالمه محتوای جانبی منتشر کرد.

رولینگ از مدت ها پیش قول انتشار دانشنامه ای را داده بود که تمام حقایق جالب و ریز درباره دنیای جادوگری گسترده اش در آن لیست شوند. در اواخر سال 2011، این دانشنامه به شکلی متفاوت از آنچه تصور می شد انتشار پیدا کرد: یک وبسایت. پاترمور به نوعی ترکیبی از یک بازی و یک دانشنامه هری پاتری بود. در آن کاربران می توانستند ثبت نام نمایند، در گروه های هاگوارتز طبقه بندی شوند و هم امتیاز بگیرند، هم اطلاعاتی درباره جنبه های مختلف دنیای هری پاتر بخوانند.

برخی از اطلاعات بسیار جالب بودند، مثل پیش زمینه داستانی تراژیک درباره پروفسور مک گونگال. برخی از اطلاعات دیگر، مثل دستور پخت معجون های مختلف و محتویات شان جزیی تر و کم اهمیت تر بود. با این حال، پاترمور طرفداران پروپاقرص هری پاتر را بسیار شاد کرد. از سال 2011 تا به امروز، پاترمور از جنبه های بازی گونه فاصله گرفته و بیشتر نقش منبعی برای گردآوری محتواهایی که رولینگ خودش نوشته پیدا نموده است. او پاترمور را توسعه داده و به آن محتواهایی چون داستان های کوتاه درباره تاسیس ایلورمونی (Ilvermoney)، مدرسه جادوگری آمریکا، و تاریخچه خانوادگی هری پاتر اضافه نموده است.

سال بعد، رولینگ نخستین کتاب غیر هری پاتری اش را منتشر کرد.

انتشار خلاء موقت (A Casual Vacancy) با کمی ترس و تردید همراه بود. گفته شده بود که موضوع رمان سیاست های محلی در یک شهر کوچک بریتانیایی است و در آن شاهد زندگی بزرگسالان مسائل دیگری هستیم که رولینگ هیچ گاه فرصت پیدا نکرد درباره اثری که درباره بچه ها جادوگر نوشته بود وارد کند. وقتی این رمان در سال 2012 منتشر شد، استقبال ولرمی از آن شد، ولی نقدها عمدتاً مثبت بودند. برخی آن را به عنوان مدرکی حاکی از تخیل محدود رولینگ به باد انتقاد گرفتند و برخی آن را به خاطر نگاه نافذ، ولی نامتمرکزش به مسائل اجتماعی که مردم بریتانیا به آن ها دچار هستند، تحسین کردند.

بعلاوه او کتاب هایی با نام مستعاری مردانه نوشت.

در سال 2012 گزارش هایی منبی بر این که جی کی رولینگ در حال کار روی یک رمان جنایی است منتشر شد، ولی رولینگ درباره اثری که داشت می نوشت سکوت اختیار کرد.

در آپریل 2013، لیتل براون آوای فاخته (The Cuckoos Calling) را منتشر کرد. این کتاب درباره کورمورن استرایک (Cormoran Strike)، کارآگاهی خیالی و رابین الاکات (Robin Ellacott)، دستیار بلندپروازش است. رابرت گالبریت (Robert Galbraith) نام نویسنده ای بود که روی کتاب درج شده بود. کتاب نقدهای خوبی دریافت کرد، ولی فروش قابل توجهی نداشت.

یکی از دوستان خانوادگی یکی از وکیل های جی کی رولینگ لو داد که گالبریت در اصل نام مستعار جی.کی. رولینگ است. به محض این که خبر به بیرون درز پیدا کرد، فروش آوای فاخته در آمازون 150 هزار درصد افزایش پیدا کرد. از آن موقع تا به امروز او 7 جلد رمان کورمورن استرایک منتشر نموده و رمان هشتم هم در راه است. همان طور که خودش هم قبلاً گفته بود، قصد داشت رمان های کورمورن استرایک بیشتری از هری پاتر بنویسد و این اتفاق هم افتاد.

رولینگ در طول کارنامه کاری اش از لحاظ سیاسی فعال بود.

جی کی رولینگ به خاطر دیدگاه های سیاسی چپ گرایانه اش شناخته می گردد و عموماً از حزب کارگر بریتانیا حمایت می نماید (هرچند که طرفدار جرمی کوربین، یکی از رهبرهای اخیر حزب نبود). او در سال 2008 1 میلیون پوند به حزب یاری کرد و هرگاه که سیاست مدارها درباره کاهش بودجه یاری هزینه دادن به بی بضاعتان صحبت می نمایند، درباره تجربه اش پیرامون دریافت یاری های دولتی هنگام نوشتن هری پاتر و سنگ جادو صحبت می نماید تا به همه یادآوری کند چرا این تصمیم خوب نیست.

در سال 2014، وقتی که رای گیری ای پیرامون جدا شدن اسکاتلند از بریتانیای کبیر برگزار گردید، رولینگ که خودش ساکن اسکاتلند است، به شدت و علنی با این تصمیم مخالفت کرد. او 1 میلیون پوند به کارزار باقی ماندن اسکاتلند در بریتانیا یاری کرد و در سال 2016، علیه سیاست برکزیت (جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا) فعالیت کرد.

در سال 2016، رولینگ نمایشنامه و فیلمی در دنیای هری پاتر منتشر کرد.

سال 2016 یکی دیگر از سال های مهم برای هری پاتر بود. نمایشنامه هری پاتر و فرزند نفرین شده در لندن افتتاح شد و نسخه مکتوب آن در جولای در سرتاسر دنیا منتشر شد. در نهایت طرفداران هری پاتر فرصت دیگری پیدا کردند تا نیمه شب به کتابفروشی ها بروند و عنوانی تازه در مجموعه را بخرند.

این نمایشنامه با همکاری جان تیفانی و جک تورن نوشته شده بود. داستان آن 19 سال پس از سرانجام هری پاتر و یادگاران مرگ شروع می گردد و به نسل بعدی جادوگرانی که پس از ماجراهای هری، هرماینی و ران به دنیا آمدند می پردازد.

جی کی رولینگ به گاردین گفت: 17 سال پیش نخستین کتاب هری پاتر منتشر شد. حالا چون کارم با مجموعه تمام شده بود، دلیلی بر این نبود که خیال پردازی هایم درباره آن متوقف گردد. مثل این می ماند که در مسابقه دویی بسیار طولانی در حال دویدن باشید. نمی توانید به محض این که به خط سرانجام رسیدید، توقف کنید. هنوز یک سری محتوای داستانی و ایده و درون مایه در فکرم بود. ما سه تا با یاری هم آن ها را به یک داستان تبدیل کردیم.

در ادامه همان سال، جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آن ها، اسپین آف هری پاتر، منتشر شد.

این بار به جای این که جی کی رولینگ وظیفه نوشتن فیلمنامه را به استیو کلووز (Steve Kloves) برون سپاری کند - کسی که فیلمنامه همه فیلم های هری پاتر (به جز فیلم پنجم) را نوشته بود - خودش دست به کار شد و فیلمنامه جانوران شگفت انگیز را نوشت (کلووز در مقام تهیه نماینده باقی ماند). این فیلم 70 سال پیش از هری پاتر و سنگ جادو واقع شده و به ماجراجویی های نیوت اسکمندر (Newt Scamander) می پردازد، متخصص جانوران جادویی که وقتی راهی سفری به نیویورک است، جانوران جادویی اش از چمدان جادویی اش فرار می نمایند.

این فیلم که ادی ردمین نقش اسکمندر را در آن بازی می نماید، هم بین منتقدان و هم در گیشه پیروزیت کسب کرد. در این فیلم، رولینگ دنیا جادویی اش را حتی بیشتر از قبل توسعه داد و مفاهیم جادویی و شخصیت های تازه را معرفی کرد.

در ابتدا قرار بود پنج فیلم در مجموعه منتشر گردد، اما پس از عملکرد نه چندان ایده آل فیلم سوم مجموعه، یعنی رازهای دامبلدور در سال 2022، آینده مجموعه در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. در همان سال فیلمنامه ای که رولینگ نوشت در قالب کتاب منتشر شد.

جی کی رولینگ: نویسنده ای که به نظر نمی رسد به این زودی ها متوقف گردد.

اخیراً خبر رسید که در سال 2026 قرار است هری پاتر از ابتدا و با بازیگران تازه در قالب سریالی برای HBO اقتباس گردد و در اواخر سال 2025 قرار است کتاب صوتی ای از 7 کتاب با حضور 100 گوینده منحصربفرد ضبط گردد. بعلاوه بازی میراث هاگوارتز (Hogwarts Legacy) در سال 2023 به پرفروش ترین بازی سال تبدیل شد که آماری خیره نماینده است، چون از سال 2008 پرفروش ترین بازی سال یا یکی از بازی های ندای وظیفه (Call of Duty) بود، یا یکی از بازی های راک استار.

با وجود این که جی کی رولینگ به خاطر بیان یک سری نظرهای جنجالی در برخی از حلقه ها و جوامع بدنام شده است، این اخبار و آمار و ارقام نشان می دهند که هری پاتر قرار نیست به این زودی ها از مد بیفتد و میراث این مجموعه پرطرفدار، برای نسلی تازه، همچنان ادامه دارد.