پرداخت هزینه عقب افتادگی صادرات از جیب اقشار ضعیف

به گزارش وبلاگ تاج، روز ملی صادرات تبلور افتخار آفرینی جهادگران عرصه تجارت را به همه تلاشگران بخش صادرات اعم از مدیران، کارشناسان، فعالان مالی، تشکل های صادراتی و خاصه صادرکنندگان تبریک می گویم. این افراد قهرمانان افتخارآفرین هستند که از سد تحریم ها گذشتند و با اعمال شاقه به راه خود ادامه دادند. جای خیلی ها در این مراسم خالی است.

پرداخت هزینه عقب افتادگی صادرات از جیب اقشار ضعیف

باید از بسیاری از رفتارها و تصمیمات غیرکارشناسی که البته غیرعامدنه برای صادرات اعمال شد، گلایه ها را ابراز کنیم.

صادرات به عنوان نوک پیکان توسعه فراوری و اقتصاد کشورها شناخته شده است. نقش صادرات و حضور کشور در بازارهای جهانی در توسعه فرهنگی و امنیتی کشورها نقش بی بدیلی دارد. این یک باور جا افتاده است که اگر کالایی از مرزهای یک کشور عبور نکند، سربازان آن کشور از آن عبور خواهند کرد. با این حال به رغم اهمیت این موضوع، ما هنوز اهمیت آن را درک نکرده ایم.

حرف های زیادی در رابطه با ایجاد عدالت اجتماعی، رفاه اجتماعی، بهبود معیشت، اشتغال و ... گفته می گردد. اما راه رسیدن به اهداف مدنظر کجاست؟ پاسخ روشن است. بهبود معیشت مردم در سایه توسعه اقتصادی پایدار شکل می گیرد و توسعه اقتصادی هم در گروی توسعه صادرات است. از طرف دیگر هم توسعه صادرات در گروی پشتیبانی واقعی از صادرنمایندگان واقع شده است.

برخلاف آنچه به جامعه نشان داده می گردد، باید بپذیریم که هزینه عقب افتادگی از صادرات را اقشار ضعیف جامعه می پردازند. صادرنمایندگان هم مشوق های اقتصادی و صادراتی نمی خواهند، بلکه تنها خواهان راستا هموار و امن برای حرکت هستند تا با اعتماد و اطمینان در راستا پیش رو حرکت نمایند. اما متاسفانه در چند دهه اخیر، تجارت خارجی ما دچار یک سردرگمی شده است. متاسفانه معین نیست سیاست گزاران ما بر چه مبنایی تصمیم می گیرند و چرا فاصله حرف تا عمل اینقدر زیاد است.

تا چه زمانی قرار است اقتصاد به سیاست یارانه دهد؟ شکی نیست توسعه سیاسی در گروی توسعه اقتصادی است.

از بخش خصوصی در پشت تریبون حرف زده می گردد اما آیا کردارها هم مطابق این گفتارها هست؟ ما ادعای عدالت اجتماعی داریم اما آیا در مدیریت یک طرفه دولتی این عدالت اجرا می گردد؟ اگر تصمیم نابخردانه و سیاست ناصواب اعاقتصادی، جمعی از ما را به فنا دهد و بهبود معیشت مردم را به خطر اندازند، چه کسی پاسخگوست؟ اصلا مجازاتی برای تصمیم گیران در کار هست؟ کجا باید دادخواهی کنیم؟ چه کسی جوابگوی از دست دادن فرصت های طلایی است که ناشی از سیاست گذاری های اشتباه است؟

از سال 84 تا دو سال پیش، آمارها حاکی از کاهش تسهیلات بانکی است. چرا باید سهم ما از بازارهای صادراتی 15 کشور همسایه، تنها 2 درصد باشد؟ چرا طرف های خارجی ما به تعهدات ما اعتماد ندارند؟ چرا سیاست های تجاری و ارزی ما هماهنگ با یکدیگر نیستند؟ چرا باید فعالان ریشه دار ما از چرخه فعالیت خارج شوند و در مقابل سواستفاده نمایندگان رشد نمایند؟

بخش خصوصی پرچم ها را برافراشته نگه داشته است. اما ظرفیت هایی که بخش خصوصی در حال حاضر دارد بسیار بیش از ظرفیت فعلی است و باید ظرفیت های بالقوه را به بالفعل تبدیل کنیم. راه چاره هم معین است. شرایط پیش رو به نظر می رسد متفاوت باشد؛ برای یک بار برابری حرف و عمل را برای استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی مورد توجه قرار دهید.

خیلی از فعالان اقتصادی به ناروا خانه نشین شدند؛ بعضی از آن ها به محکمه کشیده شدند. برای اصلاح این رویه باید محیط را با اعتماد کنیم. آینده ما در دست بخش خصوصی است.

در سرانجام از کوشش های وزیر صنعت، معدن و تجارت قدردانی می کنم تا با اقدامات ایشان و تفاهم های اجرا شده با بانک مرکزی، حرکت صادرات سرعت گیرد.

منبع: اتاق بازرگانی ایران

به "پرداخت هزینه عقب افتادگی صادرات از جیب اقشار ضعیف" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پرداخت هزینه عقب افتادگی صادرات از جیب اقشار ضعیف"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید